این طفل رو یه شب تووپارک اتشنشانی فردیس دیدیم،طفلی چون هم توله بود و هم جرب و کنه‌ی زیادی خورده بودنش،جوون نداشت حتی راه بره،شکمش بخاطر خوردن استخون به شدت متورم شده بود،پشت گردن و زیر حنجره‌ش بخاطر گاز گرفتگی سوراخ بود،یه چشمش باز نمیشد و متاسفانه بینایی اون چشمش کامل نیس ،انگار یه هاله‌ای میبینه خداروشکر.

طفلی بوی خیلی خیلی بدی داشت،قسمتای زیادی از موهای تنش ریخته بود و پوست قرمز ملتهبش بیرون زده بود،یکی دو ساعت طول کشید تا جرات کنیم و مسولیتشو قبول کنیم.

وقتی ورش داشتیم از همه تنش خون ابه میچکید،خلاصه از دامپزشکی و تستهای ویروسی و مشاوره از اقای محمدی عزیز درمانش رو شروع کردیم،امروز بیشتر از سه هفته از اون شب گذشته و خداروشکر حالش کاملا خوب شده.

هوش این بچه به شدت ما رو تحت تاثیر قرار داد،با چن تا غذا خشک بشین و پاشو و دست راست و چپ روو بچرخ رو یاد گرف،از روز اول موقه جیش یه سرصدای ریزمیکرد،نخاله خوری اصلا نداره،کلا مث خرگوش میدوه و خیلی زیاد بامزه‌س،نمیتونیم همینطوری توو پارکی جایی رهاش کنیم و شرایط زندگی پیش ما رو هم نداره،یه سگ نژاد بزرگ داریم و خونمون یه خوابه‌س،خارج از این اقای محمدی در جریان هستن ک منتظر ویزاییم.